تامین سرمایه
مختصری درباره پروژه
سال 98 بود که استارت فیلمنامه را در ذهنم زدم و کم کم شروع به نوشتن کردم. کرونا که آمد بند و بساطم را کمی جمع کرد. اما واقعا کم نیاوردم. در طی روزهای ابتدایی قرنطینه نوشتم و نوشتم و نوشتم. مدام برای صاحب نظران ارسال میکردم و نظر میگرفتم و بعد از دوباره ویراش میکردم. خلاصه بگویم 38 بار فیلمنامه را بازنویسی کردم و هر بار رضایت بیشتری داشتم. اما هیچ وقت فکر نمیکردم که این همه زحمت به سرانجام نرسد... بلاخره 15 تیر ماه 99 شروع به ضبط کردیم. این کار را با عواملی حرفهای و حدود 18 نفر پشت صحنه در مدت سه روز، اطراف رشت ضبط کردیم. خیلی خوشحال بودم. البته تا زمانی که مبالغ را ندیده بودم. وقتی به خود آمدم، دیدم هیچی در دست و بال ندارم و من ماندم و تدوین فیلم. البته که برنامه ریزی هزینه ها را کرده بودیم، اما به دلیل اینکه فیلم به صورت حرفهای شروع به کار کرد، هزینه ها بالا رفت. که عمده آنها خرج های تجهیزات و تولید بود. بعد از تولید خودم تصمیم به تدوین فیلم گرفتم. چندین روز وقت گذاشتم ولی اصلا خوب نشد. باز هم با افرادی که بهتر از این مسائل سر در میآورند صحبت کردم و پیشنهاد دادند که؛ هیچ وقت یک کارگردان نباید فیلم اولش را خودش تدوین کند. از وقتی آن را شنیدم خیلی به دنبال تدوینگر کار درست گشتم، ولی بحث سر پیدا کردنش نبود. بحث سر بودجه بود. من به عنوان یک جوان 21 ساله، هیچی در بساط نداشتم. البته که چند بار داشت فیلم تدوین میشد، ولی به سرانجام نرسید. یکبار تدوینگر تصادف کرد، یکبار مبلغ زیاد بود و... همه اینها باعث شد که با سایت حامی جو آشنا شوم. برایم عجیب بود. و الان که در گوشهی اتاقم این را مینویسم، تنها امیدم این بستر است.

هدف از ساخت فیلم
میخواهم کسی را گول نزنم و بگویم که هدف اصلی من از ساخت این فیلم فقط؛ ساخت فیلم خوب است
سینما دنیای عجیب و غریب دارد و من هم یکی از شیفتگان این دنیا هستم. دوست ندارم دست از تلاش بکشم و دوست دارم تا آخرین لحظه فیلم بسازم و در جریان فیلمسازی باشم.
ولی اگر از من سوال کنند: فیلمت چه مفهومی دارد؟
من در جواب میگویم: ما انسان ها در زندگی خودمان کارهای بسیار پوچی انجام میدهیم، و بدون فهم از این کارها به آنها افتخار میکنیم. این در صورتی است که همیشه برای ما از سوی خداوند و کائنات یا هر چیز که به آن معتقد هستیم، راهنمایی پدید میآید. میتواند یک نشانه باشد، یک انسان باشد یا یک اتفاق. ولی ما آن را مضحک و احمقانه میدانیم. برای همین همیشه در چاه تاریک اعمالمان فرو میرویم.
این فیلم درمورد سه نفر است که تمام طول عمر خود را به قمار مشغول بوده و بعد از گذشت سالها دور یک میز جمع شدهاند تا آخرین قمار زندگی را بزنند. آنها برای این کار، رولت روسی را انتخاب میکنند. اما در بین این سه نفر، یک نفر از آنها مخالف این کار است و میخواهد همه را از این اتفاق باز دارد...
هدف معنوی از ساخت این فیلم، نشان دادن کارهای پوچی است که ما از ابتدا تا انتهای زندگی در حال انجام دادن آنهاییم. این کار ها هیچ وقت و در هیچ زمانی تمام نمیشود. مانند یک دایره است، شروع و پایانش معلوم نیست. تلخ قضیه اینجاست که همیشه راه نجات هست، ولی آدمی تا نبیند عبرت نمیگیرد.
فیلم به طور کل در فضای سورئال و وام گرفته از تئاتر است، که از طرح های لباس قابل فهم است. کلیت فیلم در رابطه زندگی پوچ است که در قالب یک فیلم کوتاه 10 دقیقهای به تصویر کشیده شد.
چرا کراودفاندینگ؟
من راه های زیادی را برای جذب سرمایه امتحان کردم، ولی با برخورد به دوره کرونا خیلی از این راه ها مسدود شد. بعد از گذشت چندین ماه از تولید فیلم، تنها راه پیش رویم استفاده از روش کراودفاندینگ است تا سرمایه لازم برای گذراندن مرحله پس تولید فیلم را فراهم کنم. زیرا بیشتر بودجه در بخش دولتی و خصوصی در زمینه های دیگر خرج میشود. یا اگر در سینما هم خرج شود، به سینمای کوتاه نمیرسد. انگار که سینمای کوتاه بچه مظلومی است که تمام حق و حقوقش پایمال شده. برای همین اکثر سینماگران مستقل بعد از چند وقت ناامید شده. با این وضعیت کراودفاندینگ جزو آخرین روش هاییست که راه حل این مسئله است.
این قسمت را به حساب تعریف از خود بگذارید؛ من در سن 21 سلگی با حمایت های معنوی خانواده و دوستان اثری ساختم که به گفته همه، لقمه اندازه دهانم نبود. یا بهتر بگویم برایم زود بود. استفاده از عواملی که اندازه سن من تجربه سینمایی دارند، در اولین کار عملا غیرممکن بود. ولی این غیرممکن تبدیل به ممکن شد.
برنامه ارائه فیلم
بعد از گذراندن مرحله تدوین فیلم با توجه مناسبتی نبودن اثر، هیچ وقت کهنه نمیشود. برای همین در هر زمانی درِ جشنواره ها و استقبال های مردمی برای این فیلم باز است. ولی محیط هایی که برای ارائه در نظر گرفتهام فعلا جشنواره های خارج از کشور است. و برنامه من برای پخش این اثر، ابتدا مشاوره گرفتن از مختصصان زمینه پخش فیلم و بعد ارائه فیلم به جشنواره های مناسب و معتبر است.
در برنامه ها چیزی حدودا 2 سال را برای پخش بینالملل فیلم در نظر گرفته و بعد از آن، به جشنواره های ایرانی سر میزنم.
در ادامه این روند قصد فروش این فیلم را به کمپانی های خرید فیلم دارم.

روند تولید فیلم
از پیش تولید بگویم که خیلی دقیق پیش رفت. از طراحی دقیق ماکت صحنه تا کار کردن با تک تک بازیگران و مچ شدن عوامل فیلم. البته که مخالفت هایی درمورد مسائلی بود که طبیعی است. در مرحله تولید ایده کارگردانی به کل تغییر کرد، ولی خب بازهم خوب پیش رفت و واقعا تجربه کردم. اوایل از تغییرات به وجود آمده رضایت نداشتم، ولی در ادامه با این موضوع کنار آمدم. برای همین این وضعیت باعث تجربه شد. از تمام اتفاقاتی که در فیلم افتاد راضی هستم. و حتی عقب افتادن تدوین فیلم، که برایم مانند یک تجربه و درس است.
من کیستم؟
ابوالفضل رضائی، متولد 1378/04/30 با مدرک دیپلم معماری از دانکشده فنی و حرفهای لاهیجان. از تابستان 1396 شروع به آموختن آکادمیک هنر سینما زیر نظر اساتید مجرب در گیلان کردم. در سال 1399 اولین فیلم خود به نام "مسیر" را ساخته و در سال 1400 فیلم 100 ثانیهای "این فیلم داغون را ببینید" تولید کردم. در بین سالهای 96 تا 1400 مشغول به کارهای متفاوتی اعم از تصویربرداری فیلم های "مجسمه های سخن میگویند، الف ب زندگی"، تدوین فیلم های "سوگند، این فیلم داغون را ببینید و مجمسه ها سخن میگویند" و در زمینه دستیار کارگردان در 6 فیلم با نام های؛ "سوگند، کودک و قزاق، شیر زنان جنگل، مادر، نگین پدر و الهام" و دستیار کارگردان در نمایش "بهار پشت خانه رومئو و ژولیت" به همراه بازی در نمایش های "موبی دیک و بهار پشت خانه رومئو و ژولیت" بودم. در راستای فیلمنامه نویسی، اولین نگارش فیلمنامه من به سال 97 بر میگردد، فیلمنامهای به نام "شکلات تلخ" که هیچوقت ساخته نشد. در ادامه با فیلمنامه "مسیر" اولین فیلم کوتاه خود را ساختم و بعد از آن به نگارش فیلمنامه های کوتاه "کوچولو و اسید سولفوریک" مشغول شدم. در حال حاضر فیلمنامه بلندی به اسم "کفاره" را در دست نگارش دارم.
اولین چیزی که باعث میشود کسی سرمایه به من واگذار نکند، نترسیدنم از باخت است. به جدیت میگویم که به هیچ وجه از باخت نمیترسم و به هیچ وجه هم خودم را برایش آماده نمیکنم. میدانم که این موضوع یک پارادوکس است و اصلا نباید این را بنویسم. ولی این طبیعت من است.
در روند فعالیت 3 ساله من در زمینه هنر سینما، فهمیدم که اولین راه یادگیری، نترسیدن از باخت است.
من آمدم که تا چندین سال ببازم و از باختم بیاموزم.

عوامل
فیلم کوتاه "مــســیـــر"
فیلمی از: ابوالفضل رضائی / بازیگران: مهیار وقاری، عرشیا زینعلی، مسعود قسمتی/ مشاور کارگردان: مهرداد محبعلیزاده / مدیر فیلمبرداری: آرمین یوسف زاده / مدیر صدابرداری: جاوید حسینی / دستیار کارگردان و برنامه ریز: بیتا آقایی / منشی صحنه: مبینا مقدم / مدیر صحنه: سحر جانعلیپور / مدیر تولید: دلاور / جانشین مجری طرح: وحید کبودمهری / طراح صحنه: ابوالفضل رضائی / طراح گریم: فرشته کشتکار / طراح لباس: فائزه وارسته / دستیار تصویربردار: میلاد محالی / دستیار صدابردار: امیر حسین صادقی / دستیار صحنه: امیرعباس قاسمنژاد / دستیار تولید: حمیدرضا پوررضا / عکاس: پویا قربانی
با احترام دست بوس تمام عواملی که پشتم بودند، هستم.

صحبت نهایی
اونچنان بلد نیستم کلمات را در هم بپیچانم، ولی با اینکه امیدی ندارم، واقعا دوست دارم که این کمپین نتیجهای داشته باشد تا حداقل بتوانم فیلم را تدوین کنم. چون تازه کار اصلی من شروع میشود. اگر فیلمی دیده نشود، یک فیلم مرده است. و الان فیلم من یک فیلم مرده است.
از تمامی شما که وقت گذاشتید و تا آخر مطالعه کردید ممنونم. ابوالفضل رضائی